دفتر روانشناسی فاطمه شیدایی

با خود تکرار کن: من می خواهم، من می توانم، من انجامش خواهم داد، من موفق خواهم شد.

۷ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

تأثیر مهارتهای ارتباطی با رویکرد دینی بر عزت نفس و سلامت روانی دانش آموزان

زمینه و هدف :

سلامت روانی و عزت نفس پدیده های روانشناختی هستند که از دیرباز مورد توجه روانشناسان، پزشکان وعالمان دینی، متاثر از مجموعه ای از عوامل اجتماعی وشناختی است.
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی با رویکرد دینی بر عزت نفس و سلامت روانی دانش آموزان پسران بود.
روش بررسی: روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود.  
ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1986) و پرسشنامه، سلامت عمومی گلدبرگ (1988) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر زنجان در سال تحصیلی 1390-91   بود که از بین آنها به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 60 نفر  انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. مداخله آزمایشی (مهارت های ارتباطی با رویکرد دینی) بر روی گروه آزمایش به مدت پانزده جلسه 90 دقیقه ای و یکبار در هفته اجرا شد، به منظور تحلیل داده ها، از آزمون های آماری تحلیل کواریانس استفاده گردید.  
یافته ها:
نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین عزت نفس (F=44.64  و P<0.0001) و سلامت روانی ( F=85  و  P=0.0001) گروه آزمایش وکنترل وجود دارد.  
نتیجه گیری :
آموزش مهارت های ارتباطی با رویکرد دینی موجب بهبود عزت نفس وسلامت روانی دانش آموزان می شود.  
 
پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت :
پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1967) به منظور سنجش میزان احساس ارزش دانش آموزان ودانشجویان در زمینه های اجتماعی و تحصیلی ساخته شده است. او با این فرض که عزت نفس خصیصه ای نسبتا ثابت است براساس تجدید نظری که روی مقیاس راجر و دایموند (1954) انجام داد آن را تهیه کرده است. این پرسشنامه مشتمل بر پنج موضوع است که عبارت است از انجام تکالیف آموزشی، روابط اجتماعی، خانواده، خود و آینده و دارای چهار خرده مقیاس است. عزت نفس کلی، عزت نفس اجتماعی (همسالان)، عزت نفش خانوادگی (والدین)، عزت نفس تحصیلی (آموزشی).  

 

 

 

منابع:

ravanrahnama.ir

sid.ir

۲۹ آبان ۹۹ ، ۱۴:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه شیدایی

آثار زیست شناختی بخشایش

 

تأثیر زیست شناختی آموزه ها و اعمال دینی (آثار زیست شناختی بخشایش) :

اصل بخشایش اغلب یکی از آرمان‌های مهم دین است.گرساچ وهائو(1993)با بررسی یک نمونه ملی، نشان داده‌اند که دینداری شخصی وحتی اغماض وبخشایش همواره باهم‌اند. عدم رغبت به بخشودن با کینه توزی همبستگی مثبت دارد. درعوض، این نکته که کینه توزی با امراض قلبی و عروقی رابطه دارد کاملا تایید شده است(بام وسینگر 1987، سارافینو 1990.)در بسیاری از مردم، کینه توزی، فشار، پرتنشی، و بیماری قلبی ویژگی های نشانگانی است که به نام "سنخ شخصیتی الف" شناخته شده است.(فریدمن و روزنمن 1974.) مهم ترین ویژگی ویرانگر سنخ الف همان کینه توزی است(رود والت و اسمیت 1991.) چنان که دیدیم پژوهش نشان میدهد که بخشایش، ضدکینه توزی است، بلکه فشا خون و علائم ذهنی وعینی فشار را هم کاهش می‌دهد( ویتولیت و لودویگ 1999.) رابطه مثبت میان دین و بهداشت بسی وسیع تر از آن است که پژوهش مذکور درباره بخشایش نشان می‌دهد. 

۲۱ آبان ۹۹ ، ۱۷:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه شیدایی

خبرگزاری ایرنا و روانشناسی دین

خبرگزاری ایرنا و روانشناسی دین:

در تقسیم بندی انجمن روانشناسی آمریکا از مجموع 50 شاخه‌ی تخصصی در این علم که شامل تخصص‌های مختلفی مانند روانشناسی بالینی واجتماعی و بسیاری انواع دیگر است، شاخه‌ی سی و ششم این تخصص‌ها مربوط به روانشناسی دین است که به بررسی انگیزه‌های مذهبی، شناخت مذهبی ورفتار‌های مذهبی ونقش دین در مراحل مختلف زندگی انسان می‌پردازد. براساس تحقیقات این گروه میتوان اظهار داشت که تقریبا تمام جنبه‌های زندگی به نوعی با دین ومعانی دین ارتباط دارند. بنابراین دین جنبه‌ای کارکردی دارد وبایستی دید که ایمان شخص از چه راه‌هایی برجهان او تاثیر می‌گذارد.  یک روانشناس حوزه‌ی دین با اصول و مبانی ادیان کاری ندارد و وارد مجادلات مربوط به عقل و ایمان و دعواهای کلامی یا اختلافات میان علم و دین نمی‌شود ونیز نصوص دینی را مورد بررسی قرار نمی‌دهد بلکه رویکردی عمدتاً علمی-تجربی دارد که به بررسی جوانب انسانی دین می‌پردازد و نه خود آن.  مفهوم روانشناسی دین آنگونه که امروز از آن برداشت میشود ازحدود قرن نوزدهم اروپا و با پیدایش رشته‌ی ادیان تطبیقی به صورت مستقل مورد توجه قرارگرفت.  البته دو رشته نوظهور دیگر در حوزه پزشکی در آن زمان نیز در رشد و اهمیت شاخه‌ی روانشناسی دین مؤثر واقع شدند (1.روانشناسی اعماق. 2. فیزیولوژی روانشناختی).  

۲۱ آبان ۹۹ ، ۱۴:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه شیدایی

مکتب روسی

 ‌‌

دیدگاه گرجیف در مورد دین :

گرجیف میدانست که در درون و بیرون انسان همه چیز بدون دخالت هوشیاری راستین او اتفاق می‌افتد، و انسان‌ها بعلت توهم «من»های مستقل، از چگونگی و چرایی آن بی‌اطلاعند.  انسان خفته است.  «من هستم» در او حضور ندارد بلکه تنها توهمی است. هر یک از این «من» ها  مایه می‌شود که بخشی از انرژی ظریف آگاهی هدر شده و تنزل یابد. فرآیندی که گرجیف آنرا «تعیین هویت» می‌نامد. وقتی انسان «تعیین هویت» می‌کند، انرژی آگاه خود را هدر می‌دهد. این روند یعنی خود فریبی مدام، احساساتی توهمی مانند خشم، تأسف برخود،‌ احساساتی عمل کردن و ترس را به دنبال دارد که ذاتاًَ چنان دردناکند که انسان ناچار می‌شود مدام برای بهبود این چگونگی خود، به دنبال کسب شهرت اجتماعی، لذت یا حتی هدف گنگ و غیر قابل تشخیص «خوشبختی» باشد.  ‌‌‌به عقیده گورجیف شرایط انسان را نمی‌توان بدون در نظر گرفتن عملکرد او در همگی هستی درک کرد. انسان آفریده شده تا انرژی‌های خود را تغییر شکل دهد.

این مکتب بیشتر الحادی است و در ارتباط با حاکمیت شوروی بوده با دیدگاه های کمونیستی. پاولوف و گورجیف از دانشمندان این مکتب هستند.  گورجیف باور داشت که مردمان نمی‌توانند واقعیت را در حالات در جریان خود ببینند زیرا آگاهی ندارند، بلکه بیشتر در حالت «خواب بیداری» هیپنوتیسمی زندگی می‌کنند.   «انسان زندگیش را در خواب زندگی می‌کند؛ و در خواب می‌میرد.» در نتیجهٔ چنین شرایطی، هر کس چیزها را از چشم‌اندازی به‌طور کامل ذهنی‌فرد درک‌ودریافت می‌کند.

۱۹ آبان ۹۹ ، ۱۳:۲۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فاطمه شیدایی

مکتب فرانسوی

دیدگاه پیاژه در مورد دین:

پیاژه عقاید خود را در مورد دین(مسیحیت) به صورت منظم در رساله عقیده بیان داشت. او کلیسا را به عنوان بزرگترین دشمن عقیده دینی و '' مسیحیت واقعی " قلمداد کرد.

به عقیده پیاژه دین، در قلب فرد واقع است و کاملا بر اساس ایمان به مسیح است.

" دگما" یا" احکام" برای پیاژه، وسیله‌ای برای تسلط کلیسا بر انسان هاست.

کلیسا عقاید و آموزش های مسیح را بر اساس طرح‌های خودخواهانه خود، تعبیر و تفسیر می‌کند. کلیسا از نظر اجتماعی، غیرمسئول عمل می‌کند و خود میان بینی آن، باعث رد موجودیت علم و دانش شده است.

پیاژه، ضمن انتقاد مصرانه از کلیسا در خصوص مسائل اجتماعی، اخلاقی و تاریخی، معتقد بود که کلیسا تنها در صورتی می‌تواند پایدار بماند که به نقاط ضعف خود توجه کند.

آرزوی پیاژه، داشتن یک کلیسای غیر مادی وجهانی، براساس*ایمان مشترک*است‌؛ یعنی این که انسان‌ها بیش از یک نماد برای بیان عقاید دینی خود داشته باشند. کلیسای آینده، دیگر کلیسا نخواهد ماند؛ بلکه گروهی از انسان ها خواهند بود که در ایمان به مسیح مشترک‌اند. او معتقد است که'دگما' یا 'احکام غلط' بی محتوا و استبدادی است.

منبع:  ensani.ir

 

۱۳ آبان ۹۹ ، ۱۹:۳۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فاطمه شیدایی

مکتب انگلیسی-آمریکایی

 

 

 

دیدگاه ویلیام جیمز و فرانسیس گالتون درباره دین:

ویلیام جیمز از جمله فیلسوفانی است که یکی از دغدغه هایش تببین گوناگونی فهم انسان ها نسبت به حقیقت و تنوع تجربه‌های دینی بیشتر است. او معتقد است مؤمنان به هر دین با توجه به ساختار و محیط پیدایش آن دین برداشت خامی از حقیقت بدست می‌آورند و به عبارت دیگر حقیقت مفهومی متکثر است و هر یک از ادیان با پاره‌ای از حقیقت دلمشغولی دارند. درخصوص دین نمیتوان مانند موضوعات علمی دیگر به نتیجه گیری قطعی ومطلق دست یافت.

در کتاب تنوع تجربه دینی جیمز بیان میکند:(ارزیابی نهایی یک عقیده یا یک تجربهررا میتوان فقط در سایه ثمربخشی آن در زندگی فرد انجام داد.)

از نظر جیمز دین عبارت است از:احساسات، اعمال وتجارب شخصی انسان‌ها که در عالم تنهایی‌شان اتفاق می‌افتد به گونه‌ای که خودشان را در ارتباط با آنچه امر الواهی تلقی می‌شود می‌یابند.

گالتون

به توصیف رفتارهای دینی از طریق توزیع پرسشنامه وآزمون با به کارگیری آمار پرداخته می‌شود.

منابع: کتاب تنوع تجربه دینی از ویلیام جیمز

کتاب تأملی بر آراء ویلیام جیمز در پرتو نقد کتاب روانشناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز نوشته دکتر ملیحه صابری نجف آبادی.

download. ghbook.ir

 

۰۹ آبان ۹۹ ، ۱۳:۰۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فاطمه شیدایی

مکتب آلمانی و دین

 

دیدگاه یونگ وفروید درباره دین:

از دیدگاه یونگ برخلاف علم فیزیک که بدون انگاره‌ی خداوند به کار میپردازد در روانشناسی، شناخت خداوند مسئله‌ای است که قطعا باید آن را شناخت، درست مثل این که مفاهیمی چون عشق، غریزه، مادر و.... را باید شناخت. یونگ چون روح و روان بشر را دارای خاصیت و کارکرد دینی می‌داندوبرای آن خاصیت روان درمانگرانه قائل است.

برخلاف یونگ فروید دین را توهم اسکیزوفرنیک یا جنون آمیز می‌داند ونه تنها برای آن ارزش حیاتی و روان درمانگرانه قائل نیست بلکه آن را ناشی از روان‌نژندی وسواس آمیز عام نوع بشر می‌داند او به اینکه خدا را رد می‌‌کرده همواره به خود می‌بالیده است. فروید دین را توهمی جهت آرامش و تحقق رویایی آرزوها می‌داند. از نظر فروید دین ناتوانی عقلی انسان برای چشم پوشی آگاهانه از غرایز به منظور زندگی اجتماعی است. دین مانع رشد و بالندگی عقلانی انسان است ومی‌خواهد انسان را در دوران کودکی نگهدارد. '' دین زاییده‌ی عطش اطاعت است اطاعتی که به شکل آیین و تشریفاتی به اجرا در می آید. ''

منابع: (پالمر.،فروید،یونگ ودین ص 64 ترجمه دهگانپور_دکتر محمودی)

rawanonline.com

۰۹ آبان ۹۹ ، ۱۰:۰۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فاطمه شیدایی