دیدگاه گرجیف در مورد دین :
گرجیف میدانست که در درون و بیرون انسان همه چیز بدون دخالت هوشیاری راستین او اتفاق میافتد، و انسانها بعلت توهم «من»های مستقل، از چگونگی و چرایی آن بیاطلاعند. انسان خفته است. «من هستم» در او حضور ندارد بلکه تنها توهمی است. هر یک از این «من» ها مایه میشود که بخشی از انرژی ظریف آگاهی هدر شده و تنزل یابد. فرآیندی که گرجیف آنرا «تعیین هویت» مینامد. وقتی انسان «تعیین هویت» میکند، انرژی آگاه خود را هدر میدهد. این روند یعنی خود فریبی مدام، احساساتی توهمی مانند خشم، تأسف برخود، احساساتی عمل کردن و ترس را به دنبال دارد که ذاتاًَ چنان دردناکند که انسان ناچار میشود مدام برای بهبود این چگونگی خود، به دنبال کسب شهرت اجتماعی، لذت یا حتی هدف گنگ و غیر قابل تشخیص «خوشبختی» باشد. به عقیده گورجیف شرایط انسان را نمیتوان بدون در نظر گرفتن عملکرد او در همگی هستی درک کرد. انسان آفریده شده تا انرژیهای خود را تغییر شکل دهد.
این مکتب بیشتر الحادی است و در ارتباط با حاکمیت شوروی بوده با دیدگاه های کمونیستی. پاولوف و گورجیف از دانشمندان این مکتب هستند. گورجیف باور داشت که مردمان نمیتوانند واقعیت را در حالات در جریان خود ببینند زیرا آگاهی ندارند، بلکه بیشتر در حالت «خواب بیداری» هیپنوتیسمی زندگی میکنند. «انسان زندگیش را در خواب زندگی میکند؛ و در خواب میمیرد.» در نتیجهٔ چنین شرایطی، هر کس چیزها را از چشماندازی بهطور کامل ذهنیفرد درکودریافت میکند.