دیدگاه یونگ وفروید درباره دین:

از دیدگاه یونگ برخلاف علم فیزیک که بدون انگاره‌ی خداوند به کار میپردازد در روانشناسی، شناخت خداوند مسئله‌ای است که قطعا باید آن را شناخت، درست مثل این که مفاهیمی چون عشق، غریزه، مادر و.... را باید شناخت. یونگ چون روح و روان بشر را دارای خاصیت و کارکرد دینی می‌داندوبرای آن خاصیت روان درمانگرانه قائل است.

برخلاف یونگ فروید دین را توهم اسکیزوفرنیک یا جنون آمیز می‌داند ونه تنها برای آن ارزش حیاتی و روان درمانگرانه قائل نیست بلکه آن را ناشی از روان‌نژندی وسواس آمیز عام نوع بشر می‌داند او به اینکه خدا را رد می‌‌کرده همواره به خود می‌بالیده است. فروید دین را توهمی جهت آرامش و تحقق رویایی آرزوها می‌داند. از نظر فروید دین ناتوانی عقلی انسان برای چشم پوشی آگاهانه از غرایز به منظور زندگی اجتماعی است. دین مانع رشد و بالندگی عقلانی انسان است ومی‌خواهد انسان را در دوران کودکی نگهدارد. '' دین زاییده‌ی عطش اطاعت است اطاعتی که به شکل آیین و تشریفاتی به اجرا در می آید. ''

منابع: (پالمر.،فروید،یونگ ودین ص 64 ترجمه دهگانپور_دکتر محمودی)

rawanonline.com